سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
>
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


Love ss501&Lee min hoo

خانـ ه لینـ ک ایمیـ لـ پروفایـ لـ طـراح

 بعد از چند لحظه ک نفس های  نانا منظم شد پلکاش سنگین شدن یونگ سنگ روی تخت نیم خیز شد و به صورت معصومش نگاه کرد :خدایا مگه دختر به این کوچیکی و نازی چ گناهی کرده ک پدرومادرش باید ولش کنن؟؟؟؟؟؟چرا همچین دختری باید داخل پرورشگاه بزرگ شه؟؟؟؟؟؟؟و سرطان داشته باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اشک تو چشاش حلقه زد........دختری ک مثل یه فرشته پاک و بی تقصیره

پلکاش رو هم سنگینی کرد و بعد از چند لحضه با نانا هم نفس شد در به آرومی تکون خورد و کله ی 4 نفر از پشت نمایان شد

هیونگ:یونگ سنگ خیییلی به نانا وابسته شده

جونگ مین :حق با اونه

هیونگ: اهه ول کنید و گرنه میگم 5 دور رقص لاویا رو برید

کیو:اونا حقشونه ولی بیچاره نانا ک از هیچی خبر نداره

در و بستن و بیرون رفتن

جونگ مین :چ طوره شب بریم شهر بازی؟؟؟؟؟؟؟نانا هم خیییییلی دلش میخواد

هیون :تو دلت میخواد یا نانا؟؟؟؟؟؟؟؟

جونگ مین نیشخندی زد :بیشتر من 

هیون: باشه فکر خوبیه

<بچه ها ببخشید حالم خوب نی کم نوشتم عصری بقیه اش رو میذارم>

 فقط ی لیوان آب قند و ی بشکه با خودتون بیارید چون ی عالم باید گریه کنید 


تهوع‌آورگریه‌آورگریه‌آورگریه‌آورگریه‌آور


♥ یکشنبه 94/6/29 11:57 صبح بـ ه قـلمـ پریچهر غلام زاده ♥ نظر



طراح : صـ♥ـدفــ